امسال، بعد از دوسال روزه خوری، میخوام مثل آدم روزه بگیرم! البتهانشالله...
دوسال پیش که علی چهار ماهه بود و پسری بود به شدت شکمو . (از لپهای آویزونش تو عکسای اون موقع کاملا مشهوده!) و انقدر شیر میخورد که من حتی فکر روزه گرفتن هم مو به تنم سیخ میکرد!
و البته خودم هم مدام در حال خوردن بودم. یعنی مدااااام! درواقع حضرت آقا هرچی پول درمیاورد میریخت تو شکم ما دوتا :|
پارسال هم که با اینکه تمام تلاش خودمو به کار گرفتم، آخرش تونستم فقط ده تا از روزهها رو بگیرم. تقریبا سه تا درمیون.
یه جورایی حس میکنم روزه اولی ام، باید برام روزه واکنی بگیرن!